عروسکم

پارت : ۱۴
دخترا اماده شدن (لباسا اسلاید های بعدی )
جیسو : بچه ها همه امادن ؟
جنلیسا : اره
جیسو : رزی تو امده ای ؟
رزی : اره

همون لحظه گوشیه جیسو زنگ خورد جین بود جیسو هول شد نفس عمیقی کشید و به دخترا گفت : برید کفشاتونو بپوشید
دختراهم رفتن
جیسو جواب جین و داد مکالمه :
جیسو : جانم
جین : اماده اید
جیسو : اره تو راهیم
جین : ماهم میایم
جیسو : کاری داری ؟
جین : اره
جیسو : خوب بگو

ویو جین
دلم میخواست صداشو بیشتر بشنوم

جیسو : چیشد ؟
جین : هیچی خداحافظ
جیسو : بای

خونه پسرا
جین : من میخوام برم مشروب بخورم میاین ؟
پسرا : تنها ؟
جین : سریع اماده شید باهم بریم
پسرا اماده شدن (هرچی دوس داری لباسشو تصور کن )


دخترا تو کافه :
جنی : جیسو دارم میمیرم بزار سفارش بدم
جیسو : یه لحظه صبر کن دیگه
رزی : جیسو انجان
لیسا : کیا ؟

پسرا وارد کافه میشن
جیسو : اینجا اینجا (با شادی)
جنی : جیسو میکشمت 👿
لیسا : چرا تمومش نمیکنید

جین : سلام
جیسو : سلام ، بشینید
جیمین : اینجا چه خبره
ته : نکنه شما ها رل زدین
جینسو : نه نه اشتباه فهمیدی
کوک : سلام علیکم ، میشه بریم خونه
ته پای کوک و له کرد
کوک : اخخخخ
ته : خوب چیشده به منم بگین
جین و جیسو بهم خیره شده بودن
رزی : بشینید تا بگیم
همه نشستن
جیسو : بزار من بگم
رزی : بگو
جیسو : ما میخوایم صلح برقرار کنیم
جنی : مایی وجود نداره
کوک : در یه نظر با این بچه موافقم
تهیونگ محکم زد به پای کوک
کوک : چته ؟ وحشی
رزی : من گشنمه میخوام سفارش بدم
جیمین : منم گشنم
همه هرچی دوس داشتن سفارش دادن
جین : حوب تا سفارشا رو میارن بیاید مسله رو حل کنیم
لیزکوک : مسله ای بین ما نیس
لیسا : چرا با من گفتی خره
کوک : تو با من گفتی گاوه
لیسا امد حرف بزنه که جیمین گفت : بسه دوستان گرامی
رزی : بیاین تمومش کنیم هر اتفاقی که افتاده رو فراموش کنید قبوله
جیسو : رزی راست میگه قبول کنید
پسرا قبول کردن و لیسا و جنی هم قبول کردن
ته : بچه ها تلویزیون داره فیلم مجرمیم نشون میده
لیسا : مگه ساعت چنده ؟
همه بجز تهیونگ و جنی داشتن فیلم میدیدن


ویو جنی
داشتم با خودکار روی دستمال نقاشی میکشیدم که متوجه نگاه تهیونگ که روبروم نشست بود شدم خیلی عجیب نگاهم میکرد انگار داشت داشت ، نمیدونم اما جوری که دستشو زیر چونش گذاشته بود و بدون پلک زدن نگاهم میکرد قشنگ بود منم در جوابش تو چشاش بهش نگاه میکردم نگاهش بهم ارامش میداد

ویو ته : چشاش توش کل زندگیم بود

تهنی : من عاشق چشاشم(تو ذهنشون)
دیدگاه ها (۱۰)

مبارکه

عروسکم

عروسکم

عروسکم

بهترین دوستی ها پارت ۲و شروع کرد به فیزیک درس دادن زنگ تفریح...

دختر جهنمی

دختر جهنمی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط